سیلی ها نتیجه تفکر خط ویژه اند. نوآفرین باشیم
به گزارش مجله سیاران، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در یادداشتی نوشت: نگاه خط ویژه یک الگوی فکری است؛ این الگوی فکری به دلایل مختلفی، مسیری خاص برای بعضی نسبت به سایرین در نظر گرفته می گردد. الگوی خط ویژه برابرتر بودن است؛ و شاید هم همین برابرتر بودن ما را از پرداختن از حل مسائل اساسی کشور باز می دارد.
آذری جهرمی اضافه نمود: ترافیک خیابان و ماشین هایی که پشت چراغ قرمز خیره به رنگ چراغ منتظر سبز شدن هستند. اما در سوی دیگر جهت ویژه ای است برای عبور اتوبوس ها و خودروهای امدادی و البته ماشین هایی با پلاک سیاسی.
یکی از چالش های ترخیص از گمرک طولانی بودن فرآیند ارزیابی است، به همین دلیل یک خط ویژه تعریف می گردد برای بازرگان و واردنماینده معتبری که می تواند بخشی از فرآیندها را بر پایه سوابق پیشین خود به بعدتر موکول کند.
آموزش و پرورش امکانات کافی برای آموزش ندارد؛ مدارس تیزهوشان یا سمپاد ایجاد می گردد به عنوان یک خط ویژه برای آموزش بهتر کسانی که آموزش و پرورش آن ها را بااستعداد تشخیص می دهد.
یکی از چالش های فضای کسب وکار قوانین دست و پا گیر فراوان است؛ بیمه و اقتصادیات که شناخته شده ترین آن ها هستند؛ گاهی به سربازی رفتن یک نیروی کلیدی منجر به تعطیلی کسب وکار می گردد و دانش بنیان یک نگاه خط ویژه است برای حرکت سریع تر و خارج از قواعد این شرکت ها.
نگاه خط ویژه یک الگوی فکری است؛ که 4مثال آن بالا گفته شد. در این الگوی فکری به دلایل مختلفی، جهتی خاص برای بعضی نسبت به سایرین در نظر گرفته می گردد. الگوی خط ویژه برابرتر بودن است؛ و شاید هم همین برابرتر بودن است که ما را از پرداختن از حل مسائل اساسی کشور باز می دارد.
فضای کسب وکار ایران در رتبه بندی های جهانی شرایط نامناسبی دارد؛ در آخرین ارزیابی سال 2020 رتبه ایران 127 جهانی بوده است؛ هرچند نسبت به 8 سال پیش که رتبه 152 بوده است؛ بهتر شده است؛ اما در مقایسه با سایر رتبه بندی ها و شاخص های جهانی مانند توسعه انسانی (HDI) یا شاخص جهانی نوآوری (GII) فاصله بسیار نامطلوبی دارد.
در چنین شرایطی الگوی فکری خط ویژه دوباره هوادار پیدا می نماید؛ مدل ثابت است و 3 گام دارد:
شناسایی کسانی که حق ورود به خط ویژه دارند.
شناسایی و اعطاء حقوقی که در خط ویژه دارند.
کنترل برای ورود افراد به خط ویژه
بر اساس الگوی خط ویژه شرکت هایی که دانش بنیان می شوند حق ورود به خط ویژه را می یابند. مجموعه ای حقوق از معافیت اقتصادیاتی تا دریافت سرباز و دریافت تسهیلات نیز می گردد حقوق آن خط ویژه. کمیته ای هم مسوولیت ارزیابی را بر عهده دارند.
الگوی خط ویژه اما چالش های بسیاری دارد؛ از چالش ارزیابی دارندگان حق ورود تا سوءاستفاده از این حقوق ویژه و ایجاد زمینه هایی که پتانسیل فساد در فرآیند ارزیابی دولتی دارند. اما مهم ترین ویژگی تفکر خط ویژه، فراموشی همان انبوه ماشین های ایستاده در چراغ قرمز است.
خط ویژه در ذاتش ویژه پرور است؛ یعنی این تفکر که می توان با تعدادی افراد ویژه و اندک مسائل عظیم را حل کرد و حتی آن را نادیده گرفت.
نگاه خط ویژه در یک جامعه یعنی مآغازیت بخشیدن به امتیاز خاص برای افراد خاص که همین تفکر آغاز مسائل بلندمدت برای یک جامعه است؛ جایی که همه به دنبال آن هستند تا امتیاز خاص را برای خود دریافت نمایند.
راه چاره های تخصصی برای مسائل تخصصی
سیاست گذار وظیفه سخت اش پرداختن به همین چالش است که مشکل نه برای گروه خاص، بلکه برای همه جامعه حل گردد؛ آن هم با در نظر دریافت تنوع ها. الگوی ورود آزاد در برابر الگوی خط ویژه قرار گرفته است. برای حل مشکل در ترافیک ماندن سیاستمدار یا مشکل ترخیص گمرک یا فعالیت کسب وکار به جای این همه انرژی گذاشتن برای ایجاد خط ویژه، ضروری است تا مشکل را حل کرد. خط ویژه نهایتا یک راه چاره موقت برای یک زمان موقت است؛ و نمی تواند یک راه چاره دائمی برای یک چالش دائمی باشد! به همین دلیل است که در سایر کشورهایی که توسعه یافتند؛ الگوی مشابه خط ویژه مشاهده نمی گردد!
خط ویژه به مرور زمان خودش تبدیل می گردد به یک ابزار تثبیت شرایط نامطلوب فعلی. جایی که فراموش می گردد که برای نوآوری باید زمینه ورود ایده های نو و استارت آپ ها به بازار را فراهم کرد. در حقیقت در انبوه ترافیک فعلی مجموعه ای از مسائل متنوع است. گروهی به دلیل ضعف زیرساخت حمل و نقل عمومی، خودروی شخصی آورده اند؛ بعضی به دلیل ساعات کاری، بعضی به دلیل آوردن فرزند خود از مدرسه و … منجر به شکل گیری این ترافیک عجیب شده اند. راه چاره آن است که مسائل متنوع را با راه چاره های متنوع حل کرد.
شرکت های دانش بنیان امروزی خروجی یک زیست بوم یا همان اکوسیستم هستند؛ اگر صرفا به خروجی های دانه درشت تر آن ها توجه گردد؛ این اکوسیستم از پویایی می افتد و در سال های بعد نمی توان به این پویایی امید داشت. الگوی نوآفرین در برابر تفکر خط ویژه الگویی برای توسعه همه است؛ به جای تمرکز بر برندگان فعلی بر فراوری برندگان آینده تمرکز دارد.
به عبارتی بسیاری از چالش ها برای یک شرکت نیست و دسته ای از شرکت ها درگیر آن هستند، صرف نظر از آن که ما دانش بنیان بدانیم یا نه؛ است.
در حقیقت ترافیک گمرک یا چالش آموزش و پرورش برآمده از این واقعیت است که در میان بازیگران تنوع وجود دارد. قطعا کسب وکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و استارت آپ های این حوزه متفاوت از شرکت های کشاورزی یا بازرگانی و … هستند. در مدل نوآفرین مجموعه ای از این نیازها شناسایی شد تا شرکت های این حوزه تمامی از آن برخوردار شوند. مثلا مفهومی مانند فضای کار اشتراکی شاید موضوعی خاص این حوزه باشد؛ اما این فضا برای نهادی مانند بیمه تامین اجتماعی ناآشنا است.
پس لازم بود تا مشکل این فضاها حل گردد؛ صرف نظر از دانش بنیان بودن یا نبودن! به رسمیت شناخته شدن فضای کار اشتراکی می گردد یکی از همان نیازهای خاص حوزه که از ترافیک پشت چراغ قرمز می کاهد، به جای اعطای خط ویژه. مشکل دیگر ارزش دهی به دارایی های حوزه است. شاید تعداد اپلیکیشن نصب شده برای بانک یا هیچ نهاد اقتصادی یک دارایی یا سرمایه تصور نگردد؛ کافی است تعداد نصب اپ روی موبایل به رسمیت شناخته گردد و مبنایی برای دریافت تسهیلات و فراوان هستند از این نوع مثال ها.
در الگوی نوآفرین مسائل برای بسیاری است و راه چاره هم ضروری است برای بسیاری باشد؛ البته الگویی سخت تر در اجراست؛ اما الگویی پایدارتر است؛ با عدالتی بیشتر و مهم تر از همه کنار گذاشتن الگوی فکری خط ویژه! وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات.،ایرنا
منبع: ایران آنلاین